بلاگ

چگونه حد سود تعیین کنیم؟

 | حد ســـــــــــود | ورود و خروج به موقع از سهم |حد سود تکنیکالی | حد سود بنیادی |حد ضــــــــرر |

 

اگر در بازار مدتی فعالیت داشته اید و با مفاهیم کلی آن آشنایی داشته باشید، به احتمال زیاد با مفهوم “حد سود” و “حد ضرر” نیز آشنایی دارید.

اگر هم مبتدی هستید و به تازگی وارد دنیای معامله گری شده اید، هیچ اشکالی ندارد. ما در این مقاله به ساده ترین شکل ممکن به تعریف

حد سود و انواع آن پرداختیم و یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم.

حد سود و حد ضرر چیست؟

حد سود یا Take Profit: هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن

معامله با سود در نظر بگیریم. مکان قرار گیری حد سود جایی است که ما این احتمال را میدهیم که معامله انجام شده مجددا در خلاف جهت ما

برگشت کند و سودمان را کاهش دهد.

 

take-profit

 

چرا تعیین حد سود مهم است؟

 در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود می‌شود که فراموش می‌کند

کی باید از سهم خارج شود و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد.

در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطه‌ای که می‌خواهد از سهم خارج شود را تعیین می‌کند.

 البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، می‌توانیم حد سود را ارتقا دهیم ، در اصل به این عمل

تعیین حد سود شناور گفته می‌شود. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، می‌توانیم

این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم.  گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی می‎کند و فراموش می‌کند که باید

برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند، و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد و گاها سر به سر

یا با ضرر از معامله خارج شود

 

تعیین حد سود :

 برای مثال یک معامله گر می‌گوید که  سهم را در کف کانال صعودی می‌خرم و در سقف کانال می‌فروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش

تعیین نقطه خروج محسوب می‌شود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر می‌گیرد و می‌گوید

تا هدف دوم صبر می‌کنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را می‌فروشم.

 معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی می‌کند و نقطه ورود را تعیین می‌کند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته

باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین می‌کند.

نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت می‌گوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر می‌باشد که برای موفقیت

در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد.

  پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمی‌توانید یک سهم را بخرید و بگویید

“حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود می‌فروشمش”. استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است.

این را همیشه به خاطر داشته باشید که نمی‌توان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و

بفروشیم ، معامله بدون برنامه فقط منجر به ضرر خواهد شد.

 

 

 

چگونه حد سود را تعیین کنیم؟

 

 تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمی‌توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. حدسود شما با توجه به اینکه

معاملاتتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می‌دهید و یا تحلیل بنیادی متفاوت میباشد.

 

حد سود در تحلیل بنیـادی

یکی از مهم ترین روش‌های ارزیابی وضعیت دارایی‌ها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیل‌گران بنیادی حین سرمایه‌گذاری

در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روش‌ها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایه‌گذاری ارزشی

نامیده می‌شود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روش‌های تحلیل بنیادی می‌باشد.

به بیان ساده تحلیل‌گران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. زیرا 

این روش بیان می‌کند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق دارند.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم می‌باشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود

متصور نیستند.  به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه می‌رسید که ارزش ذاتی سهم شما 2000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار

1000 ریال می‌باشد، پس حد سود خود را 2000 ریال قرار می‌دهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج می‌شوید.

 

حد سود در تحلیل تکنیکال

پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس گذشته قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین می‌کنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری

به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده می‌کنند؛ بسیاری از سرمایه‌گذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را می‌شناسند و معمولاً

تمرکز اصلی مربیان معامله‌گری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است.

در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج روشی مرسوم است که بعضاً معامله‌گرانی که از سایر روش‌های تحلیل استفاده می‌کنند

نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره می‌برند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روش‌های مختلفی می‌باشد که

در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آن‌ها می‌پردازیم:

  • سطوح حمایت و مقاومت
  • فواصل عددی مشخص نسبت به ناحیه ورود
  • الگوهای قیمتی
  • اعداد رند موجود در نمودار قیمت
  • اندیکاتورها
  • فیبوناتچی بازگشتی
  • خطوط روند

حال هریک از این روش هارا باهم مرور میکنیم حتما تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید :

 

1- تعیین حد سود با استفاده از خطوط روند ( سطوح حمایت و مقاومت) :

 این خطوط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار

استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. این روش برای معامله گران

نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا ، که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند کمک می‌کند.

ما دو نوع خطوط روند داریم:

1-خطوط روند استاتیک

2-خطوط روند داینامیک

 

حمایت و مقاومت استاتیـک :

به حمایت یا مقاومتی که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست، حمایت و مقاومت استاتیک می‌گویند. بطور مثال

می‌گوییم مقاومت ۱۴۰ ریال یا مقاومت ۵۵۰ ریال، مقاومت این سهم است. هر زمانی که قیمت به این سطح نزدیک شود، ما شاهد حمایت یا

مقاومت هستیم. اگر قیمت در حال ریزش باشد شاهد حمایت و اگر در حال صعود به آن سطح قیمتی باشد به مقاومت خودش نزدیک می‌شود.

ساده ترین حالت همان حمایت و مقاومت افقی است که به صورت معمول داریم و جز حمایت و مقاومت های استاتیک به حساب می‌آید.

 

تصویر زیر را مشاهده کنید خط  روند که نقش مقاومت دارد مشخص شده است:

 

حمایت و مقاومت داینامیک:

به حمایت یا مقاومتی که وابسته به زمان بوده و با توجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آن متفاوت است، حمایت و مقاومت داینامیک می‌گویند.

بطور مثال در مبحث خط روند ها با توجه به اینکه قیمت در کجا با خط روند برخورد می‌کند و در آنجا حمایت یا مقاومت دارد، مبلغ ریالی آن سطح

هم متفاوت خواهد بود.

 

تصویر زیر را مشاهده کنید خطوط روند داینامیک که نقش مقاومت و حمایت دارند مشخص شده است:

 

 

اساسی‌ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است.

به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. 

نکات مهم در ارتباط با خط روند:

1- هرچه خط روند سابقه زمانی بیشتری داشته باشد از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.

2- هرچقدر خطوط روند شیب کمتری داشته باشند اعتبار بیشتری خواهند داشت.

 

با استفاده از گذشته سهم خطوط حمایت و مقاومت را رسم میکنیم و به این صورت برای سهم حد سود و حد ضرر تعیین میکنیم.

در این مقاله به تعریف حد سود و انواع آن پرداختیم ، یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم

در مقالات بعدی سایر روش هارا مفصلا توضیح خواهیم داد 

بـا مـــا همــــراه باشیــــــد……

دیدگاهتان را بنویسید